نوروز گولی

نوروز گولی
با آب شدن برف ها و وزیدن بایرام یئلی (باد نو بهاری)، گلی از تیره زنبق وحشی، آوازه ی بیدار شدنش را داد می زند، هزاران شکوفه با رنگ های بنفش روشن تا تیره، از میان دل خاکی زمین، مژده ی آمدن بهار را آواز می کنند. افسانه ها زنده می شوند، و بهشت گویی دوباره در راه است.
آنچه نوروز گولی را در میان مردم آذربایجان به ستایش و تحسین وا می دارد، مقاومت و سرافرازی آن در برابر سوز سردِ بایرام یئلی است، به مانند خود مردم که همواره برف و سرما را طاقت آورده اند، به مانند همزادپنداری با طبیعت.
در باور مردم، نوروز گولی پسری است که عاشق گل سرخ است؛ اما هرگز به وصال او نمی رسد. چون گل سرخ در آذربايجان به ماه خرداد می شکفد. مردم عقيده دارند که: هر کس نوروز گولی را به گل سرخ برساند به بهشت می رود.
در برخی مناطق اولین نفری که نوروز گولی را به میان مردم بیاورد، به جهت رواج پیغامِ آمدن بهار، او را هدیه ای می دهند.
همچنین افسانه ای وجود دارد که : با خوردن این گل، بهار و شادابی در وجود انسان شکوفا می شود، و روح و جسم انسان نیز همانند طبیعت و با الهام گرفتن از آن، از خواب زمستانی بیدار می شود.
حکایت این گل با همه ی سر و صدا، و ذوق و شوقی که همه ساله در وصف آن می شنوید، بیشتر از آنکه نمایش رویش یک گل ساده باشد، یادآور درک طبیعت و حفظ محیط زیست پیرامونمان است. نوروز گولی ریشه در فولکلور و فرهنگ و افسانه های یک ملت دارد، ریشه در شعرهای ادبی یک شاعر، در تابلوهای هنری یک عکاس یا نقاش،در میان جزوه های یک فعال محیط زیستی، در داخل گلدان، کنار سازهای یک موسیقی دان و در دل دشت های پیرامون طبیعت مهربان.
بزوجیق
حسین طاهری
منبع: https://t.me/bezujiq/1289
کونلومون سوگیلی محبوبی منیم